گمشده در من

ساخت وبلاگ
از میان تمام آواهای شلوغ دنیا می گذرم از میان باغ های گیسوان حوا می ایستم بر چهارچوب چوبین عشق انگار  صدایی مرا می خواند نوایی از کلیسا می دود بر روی تارها تنم انگار در اصفهان قلبم کبوتری از خورشید از مرزهای بیکران نور می خواند، مرا به تو چون یک گوش ماهی عاشق وقتی به تو می اندیشم تمام حواصیل های ساحل جنوب در گوشم آواز می خوانند... در حضور دانه های سرخ انار چشمانت خواب می بینم خواب دیدم، زندگی ام بوی شراب و سیب می دهد آیا می شود؟ کاش باغ های انگور عالم را می شد در یک کف دست دید کاش کنار هر درخت زیتون، می شد یک رکعت بوسه کاشت، کاش در خاورمیانه، سربازان کنار هر مین،  یک لبخند کودک را تکثیر می کردند... قطارهای زیادی مرا به سفر می‌برند من هنوز اول جاده شب کویرم چه سبک میان رگه های باد معلق بین زمین خدا  و هوای شرجی ساحل نگاه تو سرخم  سرخ تر از تن یک آذرخش عاشق به تو‌که می رسم اما، احساس آرام آبی شدن دارم صلح نام دیگر توست آیا؟ ماهی سرخ منی تو با تو دوست دارم لعاب فیروزه ای تمامی محرابها شوم انگار میان فروغ سجاده بالهایت  /مرزی بین غبار و نور/ هزار کبوتر نفس می کشند خدا را از من چه می خ گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

سرگردان پاییز چه پاییزی؟ این چه فصلیست که می برد، سوز نیامدنت را؟ برگ نام من بود! زندگی،  قسمتی از لبخند تو -در آخرین باغ  برهنه خوابهای من من بی تو! کجا بودی؟ کلامی نمانده در جامه برهنه ذهنم چه بگویم؟ دیشب، آخرین برگها را باد برد! چه پاییزی؟ خواب هایت،  بیداری سرد چشمانم را به مستی می کشاند! هوشیاری چشمی بایدم که نیست بر تن برهنه درختان باغ ملک آباد هیچ شولایی دیشب، آخرین برگها را باد برد! زندگی؟ حرفش را نزن! چال کردم پاهای هوسم را در آخرین برهنگی پیراهن باغ من سرگردانی می خواهم از تو! بهار، وعده ای که چند وجب از قد آرزوهای من بلندتر است! دیشب، آخرین شبی که تو‌در خواب من بودی حیف! دیشب آخرین برگها را باد برد! #حجت_فرهنگدوست  ۹۴/۰۹/۱۵ @hojjatfarhang 0⃣1⃣4⃣7⃣ گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 155 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

آخر «ویرانی» کجاست؟ این روز ها من از باد می پرسم سراغش را چه خرابت می شوم، وقتی، پشت بام تمام خانه ها، انگار نفس می کشد کسی بجای من تو را! آیا بی تو کسی در من زندگی می کند؟ متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. param name="AutoStart" value="False"> چون سحرهای بی خوابی، احساس می کنم کسی مرا از اعماق مه  از کناره های جاده سپید صبح فریاد می زند  از صبح که می گویند  دلم هوای دیدارت را مویه می‌کند، این حس، این فروغ عاشقانه های من، از صحن گیسوان نگاه تو می‌آغازد؟ بجز من و این همهمه های باد  آشنایی دیگر مگر می شناسد تو را؟ یادت نیست؟ من بودم و تو برفراز طلوع صب گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 132 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

#کوچه_های_خلوت_لبخند آیا به فصل بیداری باغ به خیال نگران من باز خواهند گشت قمری ها؟ من از آواز سرد قطار های رفتن می ترسم، زمین بگذار این چمدان زمخت پاییز را بیرون کن از تنت هجوم سرد سایه ها را تو اگر نباشی گیسوان سپیدار های دنیای مرا که ببافد؟ متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. param name="AutoStart" value="False"> آنقدر دوری، دور که بدون دستانم، فقط بر بالهای شوق از نردبام آسمان شب بالا رفته ام دلخوشی ام چیست؟ دیدن پروانه ای کوچک که پیراهن بهار را میان گیسوانش می بافد... در میان اعتبار ابرهای بی گناه همهمه زورق های پر از مه  در بقچه های نجابت های ستار گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 138 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

#ده_دوستی چون بینوا کبوتری تنها میان فلسفه سکوت خود راه می روم برف، سپید کرده سیاهی پندارم را، می دانم! می دانم! رفته ام از یادش چه کنم اما، گویا هنوز در باغ سینه ام، می شنوم هر نفس بلوغ آوازش را: عشق، با تو اگر‌باشد گرانمایه است... متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. param name="AutoStart" value="False"> چراغ های وقیح شب را اگر خاموش کنیم، کاروانی از هزاران ستاره، هر شب عاشقی،  از میان دشت های زندگی می‌گذرد، عشق آن بالاهاست پس گاهگاهی سر را باید بالا گرفت از آخرین ستاره بازمانده از سفر پرسید:  ده دوستی آباد است هنوز؟ جوی آب مهربانی از میان خانه کدام عا گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 134 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16


#بوسه


دور تسلسل داشت انگیزه بوسه هایش 

می نوشت

با کلکی خیال انگیز بر حاشیه هر لبم 

با تو چه خوش می بودم ای صدرای عاشقی !

ای کهنه تر از متون فلسفه عهد عتیق 



ناطلبیده بوسه های داغ را چه باید کرد؟

نمی دانم!

نمی دانم! 

اما منطقی نبود رد کردنش!


بوی باران می داد گیسوانش در آغوشم...


#حجت_فرهنگدوست

گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 157 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

#گناه

بسان داغی گلوله در سینه سرباز

چون گناه افتادن ماه 

                       در آغوش برهنه برکه

من

            در

                        تو

                         افتاده ام چنین گرم!  

چنین بی مهابا!


مرا از گناه آغوشت جدا نکن...


#حجت_فرهنگدوست

گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16


#جمعه_با_تو


اینجا،

ظهر است به افق محراب چشمانت



ای قامت به تو بسته، اذان های دلم

به تو می اندیشم

و این قصه ی هر ظهر جمعه ی من است...


#حجت_فرهنگدوست

گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 145 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16


چه کنم؟

سر نیزه

جان می گیرد

گلوله

می کشد

و

لب های تو شهید...


#حجت_فرهنگدوست

گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 166 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

H.farhang:

#دیرهنگام


جنگ تمام شده 

سرباز رو به آفتاب جمعه آرام گرفته بود


شنبه،

کبوتری بود

بر سرنیزه تفنگ سرباز

شاید،

آخرین نامه اش را می خواند


هفته،

روزها

دیکتاتورها،

جنگ ها،

و نامه ها؟

اینها از عشق چه می دانند؟



جنگ ها روزی تمام می شود

افسوس که نامه ها

گاهی فقط یک روز دیرتر می رسند...


#حجت_فرهنگدوست

گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 152 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16


نیزه ها

مردان قبیله را می دراند

آنطرف رود

زنی گیسوانش را 

برای آخرین مرد قبیله شانه می کرد...


#حجت_فرهنگدوست

گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 151 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

تا صبح سبز سپیدارها سر بزند تا چشمه به آسمان پرواز کنند، تا بیدار شوم از تو و بگویم رو به آفتاب کهربایی: سپیده سپیدم، سلام... خبرت نیست هنوز مرا؟ در فلسفه پر از نشاط انتظارم، روزهای هفته، شاخ در شاخ هم ماغ می کشند و می دانم، این تنها فرصت سبز آروزهای من است سلام... خبرت نیست هنوز مرا؟ هر جمعه پرنده ای در انتظار سرخ گلویم آواز می خواند تا بگوید  هنوز کسی هست اینجا، کس که نگران کسی که همیشه منتظر آمدن توست! سلام... خبرت نیست هنوز مرا؟ گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 144 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

میان انقلابی ترین روز های دی تو رخوت خوش جمعه ای... مرا به تندترین روزهای اصول گرایی تنت ببر اما بگذار جمعه ها را  در سبز ترین آغوش اصلاح طلبت بگذرانم! بر روی کاغذ، حقوق شهروندی مرا آرام نمی کند از سوریه خونین از دروغ های یمن خسته ام، من از دنیای شما، جرعه ای آزادی می خواهم، من خسته ام از حصارهای انقلابی! #حجت_فرهنگدوست گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

بازکن ذهن پنجره چشمانم را مرا در جنگل گیسوانت پنهان کن بخوان مرا! به چاک گشوده عطر دستانت برایم شعری تازه بخوان شعری از چشمان گر گرفته گل های گندم زاران  از قاب عکس کهنه قبیله عشق از آوای پرستوهای گرفتار اندوه زنده، اما مرده در قفس! هنوز، صدای توپ می آید از شرق آوای هزاران بمب در گوشم  چون دختران کوچک آواره جنگ چون عروسکی که ندارد سر من از این جهل مرکب فتوای جنگ  من از تفسیر شرع شما خسته ام! چون ابر بی بارانم  که می پژمرد هر دم شعرم از خفقان و آشوب... من نه آن که تو می خواهی، خواهم شد! روزی از دیار این ریش های بی ریشه  از میان کویر خشک و تهی از عشق خواهم رفت گل سرخی خواهم شد برای همیشه های قدیم عشق به سرزمین مادهای پدری  به دیار قله های رفیع پارس به سمت سرزمین مادری آرش خواهم رفت...   اما،  برایم بگو /این سالهای پر از اسارت عشق/ نام آزادی را  در کدام قفس زنگار خورده افکارتان پنهان کرده اید؟ #حجت_فرهنگدوست گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 155 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

#من_تو

قرارمان یک شب بود
یک شب
نه چندان زیاد در برابر عمر!



پیش حکایت گلستان چشمانت
نه صادق هدایت
نه کافکا
و نه هیچ اثری از ژان پل سارتر را نخواهم خواند!

تاریکی،
زیباترین تصویر روی پرده شب را می کشد گاهی
با تو
در نهایت من
سحر هرگز بیدار نخواهد شد!

یک شب، غزلی خواندی
من شعر تو شدم
و
تو یک شب با من دوباره نویسنده من شدی!

#حجت_فرهنگ_دوست

گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 137 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16

#جغرافیا_هاجر_عشقبه من می گویی کجاست ره آورد نذرتا کی به امید استجابت دعا؟ هاجرم،تمامی افراهاتک تک درختان امامزاده ای در اطراف «پهنه کلا» ساریبرادران جنگل های معابد بودایی فلات «تبت» اند!من امانخ دعایم را به پای منابر نوریا بر کنج شبستانی در دورست های یک مسجد چوبی خواهم بست،من اعتقاد به آه غریب دارم!هاجر،دیشب که نبودیمن با سنگی صبحت کردم که تازه از کناره های دجله می آمد!من یک قاصدک می شناسم که هرشب از دامن یک نسیم پاک و معصوم به معراج می رودمن به پنهای عشق در گهواره نو معتقدم کعبه اگر تو باشی،با یک بوسه هم می شود طواف کرد!من اینگونه،«سعی» ام را می کنم،هاجرم،گاهی از صفا تا مروه یک قرن طول می کشد،کعبه اگر تو باشی،اگر هاجرم تو باشی! دستم بگیر هاجر!هاجر،زندگی عاشقان کوتاه است، کوتاه!هاجر جان، هیچ می دانی دیشب در خوابملندن نیمه ابری بود،/به لطافت ابریشم/آفتابگذشت از تار و پود گرینویچنصف دنیا،‌ نیمه روشننیمی دیگر،در آغوش من خاموش و‌ آرام نفس می کشید جان مراهاجر اصولا جغرافیا برای توصیف من و تو دچار آشوب می شود!دستم بگیر هاجر!هاجر،زندگی عاشقان کوتاه است، کوتاه!هاجر،من از جنگ های صلیبی من از ق گمشده در من...
ما را در سایت گمشده در من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8sunlandd بازدید : 146 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:16